خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: پس از هفتهها چشمانتظاری برای باران، بالاخره در آخرین روزهای آذر ماه در برخی نقاط کشور بارندگی داشتیم و از شر لایه دود بر سر کلانشهرها تا حدی راحت شدیم. حالا با نفس راحتتری سراغ حاشیهها و اتفاقات روزهای هفته گذشته میرویم. مهمترین وقایع هفته سوم آذر را اینجا بخوانید.
ویایآر؛ تاثیرگذارترین بازیکن دربی
هفته گذشته بود که خشم هواداران باشگاه پرسپولیس پس از بازی با «الدحیل» برانگیخته شد و زمزمههای بازگشت «برانکو» بار دیگر بر زبانها افتاد. «گل محمدی» سرمربی تیم تیر پرسپولیس هم تیر آخر را زد و رضایت خود با گفتن: «هیچ کس از برانکو برای پرسپولیس بهتر نیست و من حاضرم تیم را همین امشب تحویل دهم تا او از فردا مربیگری خود را شروع کند» نشان داد.
هر دو تیم در شرایطی که با حاشیههای زیادی دست و پنجه نرم میکنند به استقبال دربی رفتند و صد و دومین شهرآورد تهران روز گذشته (پنجشنبه) در استادیوم آزادی برگزار شد. بالاخره بعد از چندین سال، ایران توانست از VAR برای بازیهای داخلی استفاده کند. به این ترتیب برای اولین بار قبل از بازی دربی تجهیزات VAR وارد ایران شد و تجربه جدیدی در بازیهای داخلی را رقم زد.
همانطور که بسیاری از کارشناسان پیشبینی کرده بودند، این رقابت، نمایش ضعیفی از دو تیم تهرانی بود چرا که هر دو شرایطی داشتند که به شدت از باخت، میترسیدند. بازی سرد پنجشنبه در هوای ابری و نیمهبارانی، با موقعیتهای خطرناک اندک با تساوی یک-یک به پایان رسید؛ اما در مجموع بازی تدافعی از سوی تیم استقلال بیشتر مشهود بود به طوری که آبیپوشان نیمه اول را از زمین خود بیرون نیامدند.
رقابتی سرد با حداقل جذابیتهای فوتبالی تنها یک هیجان داشت؛ اولین تجربه استفاده از «ویایآر» که در دقیقه ۹۴ پیروزی را از مشت سرخپوشان درآورد و بازی را به تساوی کشاند. گرچه در دقایق ابتدایی نیمه اول، یک بار پرسپولیس هم برای بررسی صحنه پنالتی درخواست «ویدیوچک» داد اما داور در آن صحنه پنالتی اعلام نکرد.
بعد از آنکه «امید عالیشاه» بازیکن باتکنیک پرسپولیس در دقیقه ۷۷ گل زیبایی به ثمر رساند، تماشاچیان خود را برای پایان یک بر صفر بازی آماده کرده بودند اما در دقایق اضافه بازی، خطای مدافع پرسپولیس در محوطه جریمه روی مهاجم استقلالی باعث شد یک بار دیگر، ویایآر در دربی نقشآفرینی کند اما این بار داور اعلام پنالتی کرد و نتیجه بازی در دقایق پایانی به تساوی تبدیل شد.
علاوه بر همه اینها، حاشیههایی که جواد نکونام، قبل از بازی، حین برگزاری و بعد از اتمام آن ایجاد کرد در نوع خودش قابل توجه بود. او در طول بازی اعتراض به داور را شروع کرد و تا پایان بازی به این روند ادامه داد. از نگاه کارشناسان رفتارهای نکونام در دربی روز پنجشنبه به ویژه روی بازبینی صحنه و اعلام پنالتی در دقایق پایانی بازی که منجر به تساوی دو تیم شد، در شأن سرمربی تیم استقلال نبود. او بعد از کسب نتیجه تساوی طوری خوشحالی میکرد که تیم پرسپولیس برای به ثمر رساندن گل برتری و کسب سه امتیاز آن طور خوشحالی نکرده بود.
اینترنشنال؛ دایه مهربانتر از مادر یهودیان
انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و همزمانی آن با جنگ غزه، بستری شده تا چهرههای غربی نشان دهند در شرایط التهاب چه سیاستهایی اتخاذ میکنند. «نیکی هیلی» کاندیدای ریاست جمهوری حزب جمهوریخواه آمریکا که در اظهارات تبلیغاتی خود، خونخواهی خود را بیپرده فریاد زده است، این بار گفت: «ما باید واقعاً باید تیک تاک را ممنوع کنیم چرا که به ازای هر ۳۰ دقیقهای که یک کاربر وقت خود را در آن صرف میکند حدود ۱۷ درصد ضدیهودتر میشود.»
روشن است که این کاندیدای ریاست جمهوری و بسیاری دیگر از سیاستمداران غربی میترسند و این ترس را از طریق همه تریبونهایی که دارند فریاد میزنند. مجری شبکه «اینترنشنال» در روزهای گذشته با عصبانیت گلایه کرد: «چرا ملتهای غربی یک صدا به حمایت از غزه میپردازند و دولتهایشان آنان را سرکوب نمیکنند؟»
این مجری به نقل از پلیس لندن اعتراف میکند که در حدود ۷۰ روزه گذشته یهودستیزی در لندن ۱۳۵۰ درصد رشد داشته است. تلاش آنها بر این است که نفرت و انزجار جهان از «اسراییل» و «صهیونیسم» را پشت پرده عبارت «یهودستیزی» پنهان کنند و میخواهند به حامیان غزه این برچسب را بزنند تا آنها را متهم به دینستیزی کنند؛ در حالی که میان مردمی که علیه جنایتهای صهیونیستها اعتراض میکنند، شمار زیادی از پیروان دین یهود به چشم میخورد که خودشان به عنوان یهودیها تاکید دارند صهیونیست و اسراییل از دین یهود نیست. حالا اینترنشنال و رسانههای مشابه آن، کاسه داغتر از آش و دایه دلسوزتر از مادر برای یهودیان شدهاند.
با همه اینها سرکوب اعتراضات علیه اسراییل، در لندن و پلیس ادامه دارد؛ البته به روش خودشان. برای مثال پلیس لندن در چند روز اخیر با چاپ تصویر زنی آگهی کرده بود: «اگر این زن را میشناسید معرفی کنید؛ یا خودش، خودش را معرفی کند!» به چه جرمی؟ بله، حمایت از فلسطین؛ چرا که این زن با یکسان دانستن «ارتش نازی» با «رژیم صهیونیستی» مجرم شناخته شده است!
سرکوب حامیان فلسطین در کانادا هنوز با درگیری فیزیکی همراه است. پلیس تورنتو در روزهای گذشته چندین بار به مردمی که در تظاهرات ضداسراییلی تجمع کرده بودند حمله کرده و شماری از آنان را بازداشت کرده است. دولتهای مدعی آزادی بیان با سرکوب تظاهرات، بزرگترین رسوایی تاریخی خود را در تاریخ بر جای میگذارند و چهرههای مختلف با اظهارت خود، سقط ارزشهای اخلاقی را به تصویر میکشند.
«جان کربی» یکی از بازنشستههای نیروی دریایی آمریکا در سخنرانی اخیر خود گفت: «یک کشور به من معرفی کنید که به اندازه آمریکا برای درد و رنج مردم غزه ناراحت باشد! هشتاد درصد بمبهای این روزهای اسراییل توسط آمریکا تأمین میشود و آمریکا با کشتن مردم نوار غزه، آنها را از درد و رنج و بدبختی نجات میدهد». حمایت وزیر خارجه «ایسلند» از اسراییل نیز باعث شد زنی در حین سخنرانی او، پودر قرمز بر پیراهنش بپاشد و اینطور نشان دهد که این مقام ایسلندی در ریختن خون انسانهای بیگناه شریک است.
به نظر میرسد برای شناخت رفتار دوگانه حاکمیتها و رسانههای غربی نیازی به تحقیق و تفحص آنچنانی نیست. کافی است مرور کنیم که آنها سال ۲۰۲۱ بعد از حمله روسیه به اوکراین، چه موضعی گرفتند و چگونه سنگ مظلومیت اوکراین را به سینه میزدند و «پوتین» رئیسجمهور روس را مواخذه میکردند. حالا بعد از حدود دو سال همان رسانهها علیرغم کشته شدن ۲۰ هزار انسان سکوت کردهاند و این سکوت نشان میدهد تنها چیزی که افسار آنها را به دست دارد، سیاست و پول است.
«جیمز الدرف» سخنگوی یونیسف که این روزها در غزه حاضر است و همچنین تجربه حضور در اوکراین را دارد، با انتشار ویدئویی بر رفتار دوگانه رسانهها مُهر تأیید زد و گفت: «من در اوکراین بودم و دنیا قلبش را برای مردم گشوده بود؛ درک نمیکنم امروزه چرا دنیا چشمش را بر غزه بسته است!»
پایان «پروژه» اسراییل
شکلهای مختلف حمایت از غزه و فلسطین، در قالب تحریم شرکتها و برندهایی که با رژیم اسراییل همکاری میکنند، ادامه دارد. علیرغم آنکه بسیاری فکر میکردند بایکوت کردن این برندهای شناخته شده بیفایده است، اما اخبار هفته گذشته نشان میدهد کمپینها کارساز و نتیجهبخش بوده است. برای مثال به واسطه شدت گرفت گرفتن موج تحریمها، «پوما» شرکت آلمانی چند ملیتی که یکی از بزرگترین تولیدکنندهها و فروشندههای محصولات ورزشی در جهان است، اعلام کرد دیگر با اسراییل همکاری نمیکند و از حمایت فدراسیون فوتبال رژیم صهیونیستی دست کشیده است!
علاوه بر این در شرایطی که بسیاری از کشورهای عربی و مسلمان نسبت به شرایط غزه سکوت کردهاند و با برگزاری فستیوالها و جشنوارههای پرطمطراق، نسبت به آن بیتوجهی میکنند، کشور یمن که تا مدتی پیش درگیر جنگ با عربستان بود و بسیاری از زیرساختهای خود را از دست داد، حالا به اندازهای که در توان دارد مقابل اسراییل ایستادگی میکند و این رژیم را به دردسر انداخته است.
یمن دیگر اجازه عبور کشتی به مقصد رژیم صهیونیستی و همچنین عبور کشتیهای اسراییلی به مقاصد دیگر را نمیدهد. تنگه «بابالمندب» که در آبهای کشور یمن واقع شده است، مسیر استراتژیکی برای عبور و مرور کشتیهای و ناوها است و تا پیش از این، مسیر کوتاهی برای رسیدن آبهای مدیترانه و دریای سرخ به اقیانوس هند بود اما حالا که یمن این مسیر را برای کشتیهای آمریکایی و اسراییلی مسدود کرده، مسیری چند برابر طولانیتر بر آنها تحمیل شده است. آنها مجبور شدهاند قاره آفریقا را کامل دور بزنند و برای این پیمودن این مسیر، میلیاردها دلار خسارت میبینند و زمان بسیاری را از دست میدهند.
یمن علیرغم همه مشکلاتی که به واسطه سالها جنگ به دوش میکشد، سرسخت و مصمم پای این تصمیم ایستاده است تا جایی که در روزهای اخیر، گزارشهایی مبنی بر وقوع حادثه امنیتی در نزدیکی بابالمندب منتشر شد. شرکت امنیت دریایی انگلیس خبر داد که قایقهای تندرو حامل افراد مسلح به دو شناور انگلیسی که در حال عبور از نزدیکی ساحل «الحدیده» بود، نزدیک شدند و خود را نیروی دریایی یمن معرفی کردهاند. الحدیده نام یکی از ساحلهای کشور یمن است که در شمال بابالمندب و در نزدیکی این تنگه قرار دارد.
محدودیت عبور و مرور از تنگه بابالمندب سر و صدای زیادی به راه انداخته است به ویژه آنکه خبر رسید، یک پهپاد متعلق به نیروهای مسلح یمن بر فراز کشتیهای آمریکایی آنها را تهدید کرده و همچنین دو موشک نیز از یمن به سمت یک کشتی در نزدیکی بابالمندب شلیک شده است. بعد از این شرایط، آمریکا مدعی شد که علیه یمن و اقدامات اخیرش، یک ائتلاف دریایی تشکیل میدهد. بلافاصله بعد از این ادعا عضو دفتر سیاسی جنبش انصارالله هشدار داد که برای مقابله با این ائتلاف، «اهرم فشارهای دردناکی» در اختیار دارد!
همه اینها شرایط را روز به روز علیه اسراییل سختتر میکند و گرچه آنها حملات خود را در غزه بیوقفه ادامه میدهند اما حیات آنها به نخ مویی بند مانده که هر روز کشیدهتر و نازکتر میشود؛ چراکه حتی خود اسراییلیها نیز دست به اعتراض زدهاند و از دولت متبوع خود رضایت ندارند؛ به شکلی که در جلسه «نتانیاهو» با خانواده اسیران اسراییلی، نه تنها درگیری لفظی شکل گرفت بلکه کار به درگیری فیزیکی کشید.
با توجه به اینها چهرههای زیادی اذعان میکنند چیزی تا نابودی اسراییل باقی نمانده است. یک مورخ اسراییلی و استاد دانشگاه انگلیسی میگوید: «اسراییل نه یک دولت که یک پروژه است و هشدار میدهم تاریخ پروژه رو به پایان است.» حتی رسانههایی که سعی بر پوشاندن خونخواری رژیم صهیونیستی دارند نیز بعضاً این حقیقت را فاش کردهاند؛ برای نمونه در هفته گذشته یک تحلیلگر اسراییلی با صراحت تمام به شکست این رژیم مقابل نیروهای مقاومت اعتراف کرد و گفت: «ما باختیم!»
مردم؛ تامینکنندگان بودجه دولت!
در دورهای که برای «بازدید» از خانهای در شمال تهران باید موجودی حساب بانکی ارائه بدهیم تا مبادا صفرهایش کمتر از ۹ عدد باشد؛ مصداقهای شکاف طبقاتی روز به روز بیشتر خودنمایی میکند. شانزده آذر بود که روزنامه «کار و کارگر» تیتر زد: «۶۸ درصد مردم کشور فقیر یا در معرض فقر هستند.» آماری که این روزنامه ارائه کرد آنجا نگرانکنندهتر میشود که در لایحه بودجه سال آینده تنها بیست درصد افزایش حقوق در نظر گرفته شده است در حالی که میزان تورم به مراتب بیشتر از این حرفهاست.
این ماجرا باعث شد بسیاری از نمایندگان مجلس نیز ابراز نگرانی کنند و به افزایش حداقلی حقوقها معترض شوند. «غلامرضا نوری قزلجه» نماینده مجلس یازدهم شورای اسلام گفت: «افزایش ۲۰ درصدی حقوق و افزایش ۵۰ درصدی تورم؟ مردم برای جبران آن سی درصد باقی مانده باید فرش زیر پایشان را بفروشند؟ اینکه مدام مالیات و ارزش افزوده را افزایش دهید چیزی جز فشار به مردم به همراه ندارد.» همین طور «مهدی اسماعیلی» یکی دیگر از نمایندگان عنوان کرد: «با توجه به تورم ۴۵ درصدی، افزایش حقوق ۱۸ و ۲۰ درصدی اصلاً منطقی نیست.»
در شرایطی که کارگران و کارمندان دغدغه دخل و خرج روزهای آینده را داشتند «صولت مرتضوی» وزیر کار در نشستی اعلام کرد که حقوقش به علاوه اضافه کار و حق مأموریت و … به بالای ۵۰ میلیون در ماه نمیرسد. اظهارات وزیر کار در کشوری که پایه حقوق کارگرش پنج میلیون تومان در ماه است، باعث شد انتقادات گستردهای شکل بگیرد چراکه به نظر میرسید مرتضوی کمی در کوچک شمردن حقوق دریافتی خود مبالغه کرده باشد.
یک استکان چای در تهران، دو دلار!
سالی که گذشت چند درصد ایرانیان به مسافرتهای خوبی رفتند؟ قیمت بلیط سفرهای زمینی و پروازها تا چندمین آسمان پرواز خواهد کرد؟ البته اگر بلیطی برای سفر پیدا شود! بنا بر آمار، هزینه تفریح در سال جاری نسبت به سال گذشته حدود ۶۸ درصد افزایش داشته است. ۶۸ درصد افزایش نرخ تفریح رقم کم و کوچکی نیست. همه اینها دست به دست هم داده و باعث شده مردم دغدغه مهمتری مانند «خرید مواد غذایی» و «کالاهای اساسی» و از آن مهمتر «حتی اجاره مسکن» و داشته باشند.
حذف شدن سفر تفریحی، نه فقط به رفاه و شادی مردم بلکه به بخشی از اقتصاد کشور نیز لطمه میزند. از بین رفتن گردشگری داخلی باعث میشود جامعه ترجیح دهد به جای آنکه برای مثال سالی یک بار ۱۰ میلیون در یک سفر داخلی خرج کند، دو سالی یک بار ۲۵ میلیون برای یک سفر خارجی هزینه کند. البته بخشی از جامعه سفر کردن را به فراموشی سپرده و برای تفریح به چرخیدن در یک مرکز خرید یا کافهگردی بسنده میکند؛ اما موضوع آنجا نگرانکنندهتر میشود که این تفریح هم از استطاعت مالی میانگین مردم خارج شود. قیمت چای در برخی کافههای تهران از مرز ۱۰۰ هزار تومان هم میگذرد و یک جمع چهار نفره باید نیم میلیون تومان برای یک تفریح نیم ساعته هزینه کنند؛ البته اگر بشود اسمش را تفریح گذاشت!
متخصصان ایجاد بحران
صدایی که این هفته در پلتفرمهای فضای مجازی پرتکرار شنیده شد و حاشیهساز شد، آوازخوانی پیرمرد رشتی معروف به «صادق بوقی» بود. او که مدتی است با انتشار ویدئوهای آوازخوانی با لهجه رشتی به همراه دیگر کسبه بازار ماهیفروشان در شبکههای اجتماعی شناخته شده بود، بعد از بسته شدن صفحه کاربریاش در اینستاگرام به تیتر یک اخبار تبدیل شد. بعد از آن نیز شایعات زیادی درباره او بین مردم چرخید. عده زیادی که سعی کردند از آب گل آلود برای خود ماهی بگیرند و گفتند: «بوقی را دستگیر کرده و مغازههای ماهی روشان را نیز پلمب کردهاند.»
خیلی زود مشخص شد که دستگیری این چهره و پلمب مغازهها شایعه بوده است؛ اما بسته شدن صفحه کاربری او کماکان علامت سوالهای زیادی در افکار عمومی ایجاد کرده بود. بسیاری معتقد بودند در شرایطی که چهرههایی مثل «ساسی مانکن» و «امیرتتلو» با مستهجنترین الفاظ و محتواهای جنسی، گوش مخاطبان و جامع را آلوده میکنند، فعالیت کسانی مثل صادق بوقی نباید با سختگیریهای این چنینی مواجه شوند.
حتی خبر رسید نیروی انتظامی استان گیلان هم از مقام قضائی درخواست کرده صفحات مجازی مرتبط با این چهره باز شوند. صفحه صادق بوقی بار دیگر باز شد ولی تمام این ماجراها، چند روزی ذهن جامعه را مشغول کرده بود و برخی صاحبنظران انتقاد کردند که چرا باید با اخذ چنین تصمیماتی از یک ماجرای کوچک و یک چهره بیحاشیه، یک موضوع سیاسی و یک معضل اجتماعی ایجاد شود در حالی که از ابتدای کار میتوان با سبک سنگین کردن پیامدهای آن و در نظر گرفتن شرایط جامعه از به وجود آمدن چنین گرههایی جلوگیری کرد.
اضطراب آجیل
چیزی تا شب «یلدا» باقی نمانده؛ یلدایی که بلندترین شب سال است و ایرانیها به همین بهانه دور هم جمع میشوند. از قدیمالایام در این دورهمیهای یلدایی انار و هندوانه و آجیل نقش مهمی داشته است و حالا در شرایط تورم، نزدیک شب یلدا که میشویم نگرانی برای افزایش قیمت این اقلام هم افزایش پیدا میکند.
اغلب اوقات اینطور اعلام میشود که قیمت آجیل و میوه افزایش چندانی ندارند و نرخ آن با سایر شبهای سال متفاوت نیست؛ اما باز هم آخر آذر که میرسد قیمتها سر به فلک میکشد و افزایش نجومیاش آزاردهنده میشود. این بار هم رئیس اتحادیه آجیل فروشان اعلام کرد: «آجیل ممتاز حداکثر کیلویی ۴۸۰ هزار تومان است.» برای صحتسنجی این اظهارات کافی است سری به بازار بزنید تا متوجه شوید عددی که اعلام شده با عددی که به فروش میرسد تا چه اندازه فرق دارد.
نظر شما